بچه خردسال، بیرون بیمارستان مادرش را صدا میزد و قطرههای اشک از گونههایش سرازیر بود و میگفت: مامانم رو میخوام ! مامانم کجاست و…. همراه، از پس بچه برنمیآمد و هر لحظه صدای گریه پراز غمش ، فضا را پر میکرد. سرم را پایین انداختم و وارد بیمارستان شدم، لباسهای ویژه را پوشیدم. با تختهای […]
بی حوصله و خسته از قرنطینه صفحه گوشی را بالا و پایین میکردم که پیامکی از طرف آقای کریمی روی گوشی ظاهر شد: سلام مرکز بهداشت نیاز به نیرو دارد و … . وارد مرکز بهداشت شدم، پس از پوشیدن لباس و رعایت نکات بهداشتی خانم حسینی را داخل راهرو دیدم و توضیحات لازم را […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جهادگران حوزوی،قرارگاه جهادی حوزه علمیه اصفهان از همان روزهای ابتدایی شیوه ویروس کرونا کمر خدمت به مردم را محکم بستند و اقدام به فعالیت جهادی نمودند. در روزها و ماههای ابتدایی کمتر کسی جرأت حضور در بخش بیماران کرونایی را داشت و حتی خانودهها از ترس بر بالین بیمارشان حاضر […]
مثل هر روز نیم ساعت قبل از شیفت وارد بیمارستان شدم تا از دفترداری برای آن روز ماسک بگیرم و بعد وارد بخش شوم. اما مسئول تحویل ماسک نبود و شرایط طوری بود که شخص دیگری برای این کار نبود و زمان با سرعت میگذشت. بالاخره پس از تعویض لباس و آماده شدن با ماسک […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جهادگران حوزوی، محمدرضا قدیر در «همایش تقدیر و تجلیل از طلاب و روحانیون جهادی استان» که در سالن همایشهای دارالولایه برگزار شد، عنوان کرد: در اوایل اسفند که پیک اول اوج گرفت، تمامی غسالها بهشت معصومه را رها کرده بودند، این طلاب جهادی ما بودند که این خلأ را پر […]