جهادیها؛ گِرهی که میافتد به کارشان، نذر میکنند که گرهگشایی کنند از کار دیگر بندگان خدا و خدایِ بندگان هم که شاهد همه خوبیهاست، کارشان را لَنگ نمیگذارد.
کشاورززادهای بود که مشهور بود به خانوادهدوستی و کار پشت تراکتور روی زمین کشاورزی. توی مدرسهشان هم ظرفهای بقیه طلبهها را میشست و مناجات ابوحمزه را سحرها میخواند.
تلاش جدی برای پیشبرد اهداف اسلام و خنثی کردن نقشههای دشمن، وجه اشتراک همه مفاهیمی است که از ترکیب با کلمه «جهاد» به دست میآیند؛ «جهاد علمی»، «جهاد نظامی»، «جهاد اقتصادی»، «جهاد فرهنگی»، «جهاد خدمترسانی» و … .
مسئول واحد علمی دبیرخانه گروههای جهادی حوزه: هرچه مسئولان و نیروهای جهادی بیشتر روی حلکردن مشکلات حقیقی مردم تمرکز کنند و خالصانه کار کنند میزان سوءاستفاده دشمن از این اتفاقات کمتر خواهد شد.
تصور کنید ایران به جای «گروههای مردمنهاد غربی» «NGOها»، «گروههای خیریهی تبشیری مسیحی» و «سازمانهای خیریهی بینالمللی آمریکایی»، یک نسخهی جذابتر و کارآمدتر جایگزین با نام «گروههای جهادی حوزوی» را عرضه کرده است.
از آن جهادیهای تیر بود؛ همانها که چهرهشان همیشه برافروخته است و چشمهایشان همیشه سرخ! دست خودش هم نبود، در روزهایی که تلخترین اتفاقات یکی پس از دیگری میافتند و بغض گلوی مومنین را رها نمیکند حال یک عالم وارسته و متّقی چطور میتواند باشد؟
آیتالله شهید سید محمدرضا سعیدی اردیبهشت ۱۳۰۸ به دنیا آمد و از کودکی متوجه رنجهای جامعه شد. ذهن متفکرش او را که در پی مرهمی بود، به حوزهی علمیه و درس آیتالله بروجردی و امام خمینی کشاند.