به گزارش پایگاه اطلاعرسانی جهادگران حوزوی، روحانیون و طلبهها با حضورشان در شهرها و روستاهای مختلف علاوه بر تبلیغ و ارائه خدمات دینی، این روزها توانستند گرهگشای مشکلات مردم باشند و حسابی در برابر آسیبهای رایج در هر منطقه، قد علم کنند و کارهای بزرگی با حمایت و پشتیبانی مردم انجام دهند.
رویکرد این روزهای طلبهها این است که مردم را در حل مشکلات عمومی مشارکت دهند تا این ظرفیت دوباره احیا و فعال شود و مردم بدانند میتوانند خودشان مشکلگشای مسائل محلهشان باشند.
یکی از این طلبهها، حجتالاسلام میلاد قاجاری است که متولد ۲۸ خرداد سال ۱۳۷۰ است. او از سال ۹۲ به عنوان روحانی مستقر برای تبلیغ به روستاها رفته است و از سال ۹۷ هم راهی شهرستان نیشابور و روستای بُشرآباد و مسجد جامع این روستا شده است.
او میگوید: «در هر روستا که حضور پیدا کردم، در گام اول تلاش کردم، ارتباط مردم با روحانیت را بهبود ببخشم. تلاشم بر این بوده که مردم روحانیت را ملجاء و پناه خود بدانند و اگر اختلافات ملکی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و یا هر مشکلی برایشان رخ داد، به روحانی و مسجد مراجعه کنند.»
مشکلات روستای بُشرآباد
در یکی، دو ماهه اول تلاش این طلبه در همین زمینهها ادامه داشت تا اینکه یک مرتبه بعد از خروجش از مسجد، جوانی جلوی او را میگیرد و بعد از حال و احوالپرسی با او از مشکلات محله میگوید. از مشکل اعتیاد بسیاری که در منطقه وجود دارد. قاجاری میگوید: «روستای بشرآباد ۴۵۰ خانوار دارد و در منطقهای خوش آب و هوا و ییلاقی قرار دارد؛ اما چسبیده به شهر است. بنابراین تمام مشکلاتی که در شهر اعم از اعتیاد، شُرب خمر، طلاق و … وجود داشت، به این روستا هم سرایت کرده بود و شاید بتوان گفت اگر در شهر آگاهانه دچار این خطاها میشدند، در روستا از ناآگاهی سراغ آن میرفتند و اسیر عواقبش میشدند. در ارتباط با آن جوان به این فکر افتادم سراغ رفع این آسیبها بروم.»
قطعی آب و کمکی که جرقهای در ذهن قاجاری شد
قاجاری در فکر و اندیشه برای طراحی راهحلی برای این معضلات اجتماعی بود که یک روز در سرمای پاییز این روستا، در خانهاش به صدا درمیآید. او میگوید: «جلوی در منزل رفتم و دیدم جوانی که در روستا به عرق فروشی مشهور است، جلوی در خانه ما ایستاده است. او گفت آب منطقه قطع شده است. دیدم شما با خانواده هستید و آشنایی ندارید، برای شما آب آوردهام. حضور او و این کمک نشان داد، در دل و فطرت این افراد هرچند هم که دچار خطا باشند، مهر و لطف خدایی وجود دارد و میتوان با دست گذاشتن روی آن، راه حلی برایشان پیدا کرد.»
۲ هزار تومانهایی که برکت کرد
در سال ۹۷ این طلبه «مجمع ۳۱۳ یار» را راهاندازی و تلاش میکند، ۳۱۳ نفر را عضو آن کند. قاجاری میگوید: «در این مجمع افرادی را دور هم جمع کردیم تا ماهانه مبلغی را کمک کنند تا برای کارهای خیر و رفع آسیبهای اجتماعی تلاش کنیم. در این مجمع افرادی هستند که ماهانه ۲ هزار تومان یا ۵ هزار تومان و یا بیشتر تا ۱۰۰ هزار تومان کمکرسانی میکنند. این مجموعه ۲۷ آذرماه ۹۷ راهاندازی شد و اولین مبالغ پرداخت شد و افراد مثل قسط ماهانه، مبلغی را کمکرسانی میکنند.»
۳۵ معتاد ترک کردند
در این منطقه وضعیت اعتیاد بسیار بُغرنج بود؛ برای همین اولویت اصلی کار و خدمترسانی این مجمع در زمینه ترک اعتیاد قرار گرفت. این طلبه میگوید: «به صورت معرفی شخصی و کاملاً اختیاری افراد معتادی که به ما مراجعه کنند، برای ترک اعتیاد به کمپ، معرفی میشوند و تمام هزینههای آنان را از محل کمکهای مردمی پرداخت میکنیم. برای برخی از افراد که به تریاک اعتیاد دارند، دوره ترک ۲۳ روزه است و ماهانه ۷۰۰ هزار تومان پرداخت میکنیم و برای افراد معتاد به شیشه، دوره سه ماهه است و ماهانه یک میلیون تومان پرداخت میکنیم. در این فرایند تاکنون توانستهایم ۳۵ معتاد را ترک دهیم.»
چارهای برای دوران بعد از ترک معتادان
با توجه به وضعیت و فضای روستا که بستر برای اعتیاد فراهم است، یکی از مشکلاتی که این طلبه با آن روبرو شد، محافظت از این افراد بعد از ترک اعتیاد بود که با حضور در روستا دوباره دچار اعتیاد میشدند و چندمورد خطا در این زمینه برایشان رخ داد. قاجاری میگوید: «در منطقه جنوبی روستا، کارخانهها و دامداریهای بسیاری بود که نیازمند نگهبان بودند. با مسئولین این مراکز که افراد خیری هم بودند، رایزنی شد تا این افراد بعد از خروج از کمپ، چند ماهی در آنجا مشغول شوند تا بتوانند اراده لازم برای حضور در اجتماع و محافظت از خود را کسب کنند. حقوق ماهیانهای هم به آنان پرداخت میشد تا بتوانند برای زندگی خود هزینه کنند.»
راهاندازی باشگاه ورزشی
روستای بُشرآباد فاقد هرگونه مکان تفریحی و ورزشی بود و این هم یکی از معضلات روستائیان بود. حجتالاسلام قاجاری با سرمایه آن مجمع، باشگاه ورزشی راهاندازی و به مرور آن را تجهیز کرد. او میگوید: «من در یکی از رشتههای رزمی دوره دیده بودم، با همین پیشینه، خودم دوره آموزشی هنرهای رزمی را برای برادران راه انداختم. یکی از خانمهای روستا هم که در زمینه ژیمناستیک فعال بود، برای بانوان دوره آموزش این رشته را راه انداخت. از افراد، در این باشگاه ماهانه ۵۰ هزار تومان شهریه دریافت میکنیم که این هزینه را خرج تجهیز و گسترش امکانات باشگاه میکنیم. این باشگاه با استقبال مردم مواجه شده؛ تا جایی که در برخی از ایام سال، روزانه ۳ دوره کلاس یک ساعت و نیمه برگزار میکنیم.»
حل اختلافات روستاییان
اگر خاطرتان باشد، هدف اصلی حجتالاسلام قاجاری در روستا، بهبود رابطه مردم با روحانیت بود. او با انجام این کارها و خدمترسانیها، توانسته بود ارتباط خوبی با مردم برقرار کند. مردم زمانی که میدیدند او دغدغه حل مشکلاتشان را دارد، هم او را بیشتر دوست داشتند و هم مراجعهشان به او بیشتر شده بود. برای همین این طلبه به فکر راهاندازی یک کانون همیاری برای حل اختلافات منطقه افتاد. او میگوید: «مسائل بسیاری در منطقه وجود دارد که قابلیت حل و رفع در همان فضای منطقه را دارد. گاهی مشکلات سند املاک، موضوعات میراثی، اختلافات جزیی و … رخ میدهد که مردم به من مراجعه میکنند و الحمدلله برطرف میشود. در این کانون، هفتهای دو اختلاف حل و فصل میشود. از میان ۱۰۰ مورد مراجعه میتوان گفت ۹۵ مورد در منطقه برطرف میشود.»
کمک به کادر درمان در دوران همهگیری کرونا
در ایام کرونا هم این طلبه، منشاء خیرات و برکات بسیاری برای روستاییان شد. نیشابور جزو شهرهای نخستی بود که درگیر بیماری منحوس کرونا شد و بیمارستان ۲۲ بهمن این شهر، پر از بیمار شد. حجتالاسلام قاجاری به همراه جمعی چهار نفره راهی بیمارستانها شدند. او میگوید: «در سه مقطع که پیک زمانی ابتلای بیماران به کرونا در منطقه ما بود و فوتیهای بسیاری هم داشتیم، جمع چهار نفره ما در بیمارستان کمکرسان کادر درمان بود.»
۴ خانواده بیسرپرست روستا خانهدار شدند
این طلبه ۳۱ ساله خود را به یک فعالیت مثلاً کار با کودکان، اردوی جهادی، رفع آسیبهای اجتماعی محدود نکرده و تلاش کرده در حد توان برای مشکلات مردم چارهجویی کند. او میگوید: «با کمک جوانان روستا، گروه جهادی راهاندازی کردیم تا برای خانوادههای بیسرپرست روستا، خانه بسازیم. تاکنون برای ۴ خانواده، خانههای حدوداً ۶۰ متری ساختیم و در حال حاضر برای خانواده پنجم در حال ساخت خانهای به وسعت ۱۳۵ متر هستیم که سقف این ساختمان زده شده است و انشاءالله تا دو ماه دیگر تحویل خواهیم داد.»
این اقدامات و خدمترسانیها موجب شده تا این طلبه دهه هفتادی این روزها در منطقه خود ملجاء و پناه مردم باشد. اگر مشکلی برای هر فردی ایجاد میشود، برای حل آن، سراغ خانه او یا مسجد میروند تا او پیگیر کارشان شود. هدف او این بود که رابطه مردم با روحانیت را بهبود بخشد و حالا کار به جایی رسیده که اگر خود او هم در این روستا نباشد و یک روحانی دیگر به جای او به روستا برود، باز هم مردم دوستش دارند.