به گزارش پایگاه اطلاعرسانی جهادگران حوزوی، ماهنامه خطجهاد در شماره چهارم، پای صحبتهای باقر نسنگی یارمیه، طلبه غیر ایرانی جامعهالمصطفیالعالمیه که سابقه برگزاری اردوی سازندگی در کشورش رواندا را دارد نشسته و با وی درباره «آثار خدمت به محرومین در تبلیغ دین اسلام» گفتگو کرده است. در ادامه متن گفتگوی روح الله جلالوند، سردبیر نشریه را با این طلبه جهادگر میخوانید:
اشاره:
دنبال یک جهادگر غیرایرانی میگشتم که «باقر» را معرفی کردند. سالها از آغاز آشناییمان در اردوی سازندگی که یک مسئول روابط عمومی بود، میگذرد. حالا او با تجربهای که کسب کرده، برای خیلیها الگو شده است. ۱۲ ساعت هوایی فاصله دارد با وطنش؛ با رواندا؛ با والدینش؛ با آن سرزمینی که برایش نقشهها کشیده. از برکت اخلاص والدینش که ابتدا مسیحی بودند و سپس اسلام اختیار کردند و در اوج، به تشیع مشرّف شدند، حالا در همسایگی کریمه اهلبیت علیهاالسلام طلبهای است در جامعهالمصطفی(ص) با انبوهی از اطلاعات و تجربه و البته ایمان. متن زیر گزیده گفتگو با او در ظهر دومین روز رمضان است که هرچند قادر نیست تمام احساسات نهفته در این گفتگوی شیرین که با لهجه مصفّای او آمیخته است را به کام خوانندگان بچشاند، اما کلمات و جملاتی که تلاش شده بی کم و کاست نقل شوند؛خالص و دلنشین هستند؛ درست مثلِ خود او.
خدمات اجتماعی در کشور شما چه وضعیتی دارد؟ آیا کسانیکه در کشور شما خدمت میکنند اهداف مذهبی دارند؟
تفکرات مختلف، برای رسیدن به شهرت و کسب درآمد اقتصادی، از ابزارهای گوناگونی، مانند: موزیک و سایر سرگرمیها استفاده میکنند؛ ولی خدمات اجتماعی یکی از رایجترین راههای جذب مخاطب و افزایش محبوبیت و مقبولیت است. بسیاری از افراد و گروهها با استفاده از فضای مجازی، خدمات خود را نمایش میدهند و منابع مالی فعالیتهایشان را تأمین میکنند.
مثلا خبرنگاری در گوشه خیابان از کمک خود به یک نیازمند فیلم میگیرد و پخش میکند. او از مقبولیتش که بالا رفته، برای کمکهای بعدی استفاده میکند. اما در دفعات بعد، مقداری از کمکها را خرج خدمات اجتماعی کرده و باقی را برای خود برمیدارد. مسیحیت با کمکهای واتیکان و نفوذی که در رواندا دارد، همهچیز دارد؛ هتل، کلیسای بزرگ، بیمارستان و… . وهابیها هم از دولت مجوز گرفته و از مردم صدقه جمع میکنند. صدقه بین وهابیت رایج است برخلاف شیعه که اتفاقا برخی حتی اگر ثروتمند هم باشند، باز به فکر کمک به دیگران نیست. اصلاح این تفکر به زمان نیاز دارد تا ضرورت خدمت به خلق را بفهمند.
شما که برای تحصیل به ایران آمده بودید، چطور با فعالیتهای سازندگی آشنا شدید؟
در مدرسهای که مشغول تحصیل بودم، اطلاعیهای برای شرکت در اردوی سازندگی در ایام تعطیلات نوروز دیدم. دفعه اول هوا و تغذیه و اسکان عالی و خلاف توقعم بود. خیلی نچسبید و تأثیر خوبی روی من نگذاشت؛ اما در اردوهای بعدی که شرکت کردم، دیدم نمیتوانم از آن فاصله بگیرم. روحیهای که از دوستانم دیدم و تجریباتی که به دست آوردم، باعث شد «خدمت»، به یک کار فطری برای من تبدیل شود؛ پس تصمیم گرفتم خدمت را چه کوچک و چه بزرگ، حتما در برنامه آینده خودم قرار دهم.
اردوی سازندگیچه فواید و برکاتی برای شما داشته است؟
با اینکه خیلی گزارشنویسی و عکاسی و فوتوشاپ بلد نبودم، در یکی از اردوها مسئول روابط عمومی شدم. اما چون مسئولیت قبول کرده بودم، برای یاد گرفتن تلاش کردم. همین سبب شد وارد عرصه تبلیغ مجازی شوم. تبلیغ مجازی هم، نوعی خدمت است؛ ولی عرصهاش متفاوت است. برکات دیگرش کسب تجربه و افزایش ارتباط و همکاریام با دوستان است. برایم تجربه شد که حتی بهترین مدیران، به تنهایی نمیتوانند کار کنند. بنابراین وقتی به کشور برگردم میخواهم مثل بسیج چند جوان با روحیه جهادگری تربیت کنم. وقتی اینجا چنین امری محقق شده پس به فضل الهی جای دیگر هم خواهد شد.
چه مانعی سر راه خود میبینید؟
مانع در ابتدای کار، ضعف مالی است. دوربین هم ندارم که با کیفیت فیلم ضبط و منتشر کنم و از این راه منابعی را جذب کنم. إن شاءالله راههایی پیدا میشود. وقتی دیگران انجام میدهند پس من هم میتوانم، مگر اینکه در کارهای سیاسی وارد شوم.
چگونه برای سایر طلاب انگیزهسازی میکنید؟
تا کسی طعم خدمت را نچشد، فایده ندارد. میخواستم تعدادی از طلبهها را برای تعمیر مسجدی در رواندا آماده کنم. سعی کردم فقط در یک اردوی سازندگی ایران شرکت کنند و طعم خدمت را بچشند. موفق شدم و در تابستان گذشته، آن مسجد رواندا را در سه روز بازسازی کردیم. خیلی لازم نیست فریاد بزنی، نیت خالص موجب میشود که تأثیر بگذارد.
چه نوع خدماتی را به عنوان اولویت در کار خود میدانید و انجام خواهید داد؟
ساخت خانه و تأمین غذا مهم است. فقر در روستاها بسیار زیاد است؛ بعضیها اصلا خانه ندارند و زیر درخت یا در چادر زندگی میکنند.
آیا از فعالیت در ایران خاطرهای دارید؟
یک پروژه آبرسانی ۹کیلومتری در مازندران بود. از چشمه آب را لولهکشی کردیم به روستا. یک پسر ۱۲ساله بنام رضا بود. کنجکاو بود و از رواندا سؤال میکرد. روز آخر شمارهام را گرفت و هنوز بعد از ۵ سال تماس صوتی و تصویری میگیرد. همه باید قبول کنند تأثیر برخی کارهایی که انجام میدهند را نمیدانند.
از اردوی سازندگیتان در رواندا هم خاطرهای دارید؟
روستایی مسجدِ ویرانهای داشت که چون ساختمان آن، استانداردهای دولتی را نداشت، تعطیل بود. با دوستان برای بازسازی سقف و رنگکاری و ساخت ۲ دستشوییِ مسجد رفتیم. پشت مسجد، یک مسیحی زندگی میکرد. ما را که دید از پایتخت آمدهایم و برای نیازمندان کار میکنیم، از خانهاش ملحفه و تشک و بشقاب و قابلمه آورد تا در روزهایی که آنجاییم استفاده کنیم. حتی آب شیرین در اختیارمان میگذاشت. این یعنی، مسیحی هم از خدمت به دیگران خوشش میآید چون خدمت کاری به دین ندارد و انسان بودن کافی است.
کسی به شما اعتراض کرده که چرا این کارها را میکنی؟
خیر، تا حالا کسی نگفته؛ ولی مطمئنم خواهد گفت؛ وقتی درآمدی نداری و برای دیگران وقت میگذاری، به تو اعتراض خواهند کرد. به فکر اشتغالزایی برای مردم نیازمند هستم که خودشان درآمدی داشته باشند و به من نیاز نداشته باشند؛ مثلا برای توزیع لباس بین مردم، لازم است که کارگاه خیاطی داشته باشم تا پول خیّرین کمتر هدر برود و لباس بیشتری تولید شود و از طرفی عدهای هم درآمدی کسب کنند. این کارگاهها، انگیزه بیشتری به خیّر میدهد؛ چون نشان دهنده همکاری مردم برای رفع مشکلات است.
مبنای کار شما چیست؟
همه، حتی جنایتکاران دنیا میدانند که کمک کردن خوب است ولی اجرای آن سخت و مهم است. من این لذت را چشیدهام و این سبب استمرار کارم شده است. اما از نظر دینی در کلام و رفتار اهلبیت علیهمالسلام و علمای دین هم نمونههای فراوانی است. ایتام بعد از شهادت امام علی علیهالسلام تازه متوجه شدند که هر شب از دست ایشان غذا میگرفتند. خلیفه مسلمانان با دست خودش نه به وسیله دیگری این کار را میکرده. در روایات و قصص آمده با دست خودتان کمک کنید. امام باقر علیهالسلام وقتی چیزى را به مستمندى صدقه مىدادند، مجدد آن را از او مىگرفتند و مىبوسیدند و باز آن را به او برمىگرداندند، زیرا صدقه پیش از رسیدن به دست مستمند، در دست خدا قرار مىگیرد.[۱]
شما که تا این حد نسبت به خدمت انگیزه دارید و فعال هستید، چرا درس میخوانید؟ چه ارتباطی بین درسخواندن و خدمت است؟
علم چیز عجیبی است. عقل انسان را باز میکند و حقیقت را به انسان نشان میدهد. وقتی کسی فضیلت نماز را میداند، نمازش با دیگران فرق میکند؛ مانند آیتالله بهجت؛ هیچوقت نماز من مانند نماز ایشان نخواهد بود.
وقتی مُلّا میشوی بیشتر میفهمی و با یقین بیشتر انجام میدهی. وقتی بدون آگاهی و صرفا بعنوان انسان بودن کمک میکنی، خیلی فرق میکند با کسی که میداند در قرآن، قریب به این مضمون آمده «خدمت کردن، مانند یک دانه گندم است که بعد از کاشتن به خوشه گندم تبدیل میشود و برکت میکند۲». عمل بدون علم و علم بدون عمل فایده ندارد.
[۱] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص: ۱۴۴
۲ مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿سوره مبارکه بقره۲۶۱﴾