در گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر حسینی مدیر موسسه فقهی اصولی کریم اهل بیت (ع) مباحثی پیرامون جهاد و جهادگری طلاب مطرح گشت که در ادامه به تفصیل بیان خواهد شد.
لطفا خودتان را معرفی و خلاصهای از فعالیتهای طلبگی خود را تا به این لحظه عنوان نمایید:
در ابتدا تشکر میکنم از این دغدغهمندی و زحماتی که دوستان انجام میدهند و ان شاء الله بتوانند این را تبدیل کنند به یک فرهنگ در بین طلاب، چراکه این کار، بسیار کار ارزشمندی است و دعا میکنیم که بیشتر از این مورد توجه خداوند متعال قرار گرفته و موفق گردید. در مورد بنده هم نیازی به معرفی و توضیح بیشتر نمی باشد.
در موسسه کریم اهل بیت (ع) علاوه بر مباحث درسی و علمی، آیا برنامههای اجتماعی، تبلیغی و جهادی هم درنظر گرفته شده است؟
این مجموعه تقریبا شش سال است که مشغول به فعالیت میباشد و از همان ابتدای تاسیس علاوه بر دغدغه علمی که برای طلاب داشته است در کنارش دغدغهمندی به مسائل اجتماعی طلبهها را نیز داشته یعنی گاهی وقتها که در کشور مشکلی پیش میآمد مدرسه دغدغه داشت که حتما ورود پیدا کند و اگر کاری میتواند انجام دهد حتما انجام دهد و در این شش سال اتفاقاتی مانند سیل رخ داد که چند مرتبه طلاب مدرسه شرکت کردند و در مسئله کرونا نیز ورود پیدا کردند و با بییمارستانها و بعضی بخشهای دیگر همکاری داشتند، این برنامهها عمومی میباشد که همه مردم و همه دلسوزان و همچنین طلاب مدرسه در این برنامهها حضور داشتند. علاوه بر آن در قسمت های خصوصی هم در مسئله جهاد فعالیت بوده است که در ادامه بحث، بیشتر عرض خواهم کرد که دوستان چه کارهایی و فعالیتهای جهادی انجام دادهاند.
چه لزومی دارد روحانیون و طلاب به خدمات جهادی بپردازند؟ آیا به تحصیلشان ضربه نمیزند؟
ما باید توجه داشته باشیم که اولا وظیفه یک روحانی تحصیل نیست بلکه تحصیل مقدمه است برای اینکه این طلاب با معارف دین آشنا شوند و بتوانند معارف دین را به مردم انتقال دهند و در واقع کار تربیتیشان را انجام دهند، کار تربیتی اگر بخواهد محقق شود، یکی از شرایط آن این است که مردم این عالم و روحانی را از خودشان بدانند و آن را نسبت به خودشان دغدغهمند ببینند، همانطور که رسول الله (ص) در جنگ خندق وقتی که همه فعالیت مینمودند، خودشان را مستثنی از آن فعالیت نکردند، و بگویند من بروم نکات اخلاقی به مردم یاد بدهم، نه، نکات اخلاقی یاد دادن ایشان در عمل بود، نه فقط با یک سخنرانی و با یک صحبت بلکه با عمل خودشان تربیت میکردند.
یک روحانی در واقع وظیفه اصلیاش تربیت است و تربیت در مسئله دینی یکی از مقدماتش این است که تحصیل علوم دینی انجام بشود. مقدمه دیگر آن است که بتواند بین مردم باشد، دغدغهمند به مسائل مردم باشد، این از زاویه وظیفه تبلیغی و جایگاه حقوقی ما است که تربیت مردم میباشد. یک وظیفه هم طلاب نسبت به خودشان دارند، فکر میکنم بیشترین اثرگذاری کارهای جهادی بر روی نفس خود و تربیت خود است، یعنی علاوه بر اینکه این کار برای دیگران سود دارد بیشترین سود را برای خود دارد که فرد را از حالت بیتفاوتی نسبت به مشکلات مردم خارج می کند، فرد را از اشتغال به کارهای راحت و آسایش خارج کرده که حالا تحصیلی انجام دهد که کمترین کار از نظر جسمانی است، نه، مشغول شدن به کارهای جسمانی و سخت، و خود را از آسایش خارج کردن، گاهی وقت ها نه تنها ضرری به تحصیل نمیزند بلکه اراده انسان را قوی میکند، سبب میشود مشکلات را بیشتر درک و حس کند و تحصیل خود را با قوت بیشتر جلو برد. به این خاطر با یک برنامهریزی تزاحم با درس خیلی وقتها حاصل نمیشود و برفرض اگر هم محقق شود با توجه به اصل اساسی تربیت، فکر میکنم، هم تربیت خودمان و هم تربیت دیگران گاهی وقت ها اولویت پیدا میکند. طبق راوایات هم داریم که آن کس که قرار است این علم را به ما بدهد خداوند متعال است. درست است تلاش در راه تحصیل شرط لازم است ولی قطعا شرط کافی نمیباشد. اگر کنار تحصیل مسائل دیگر تربیتی دیده نشود آن تحصیل شرط لازم است ولی کافی نیست و ممکن است آن علم با برکت بدست ما نرسد.
آیا اساتید و علماء در زمینه خدمت رسانی به مردم در کنار طلاب نقشآفرینی دارند؟
در همین ایام سیل و کرونا دیدیم که بعضی از اساتید بزرگوار در این قسمت خدمت رسانی میکردند و یا حتی در بعضی شهرستانها علمای آن شهر که در منصب امام جمعهای هستند می بینیم که کنار کارهای سخنرانی و خطبههای نماز جمعه، بین مردم حضور داشته و گاهی وقتها در این گروههای جهادی شرکت میکنند مثل امام جمعه اهواز و مانند ایشان خیلی از اساتید و طلاب صاحب منصب دیگری هم هستند که نه کسی میدانست ایشان از جهت علمی در چه جایگاهی هستند و نه چه جایگاه شغلی دارند لذا فعالیتهای آنها پخش نشده است.
حضور طلاب در بین مردم در قالبهای تبلیغی و جهادی چه تاثیری در خنثی نمودن نقشههای دشمن دارد؟
ارتباطگیری با مردم و اینکه ما را از خودشان بدانند این بیشترین نقش را در مسئله تبلیغ دارد، ما اگر تبلیغ را منحصر در منبر و سخنرانی کنیم می بینیم که یک گروه خاص که ارتباط با این مکانهای مقدس دارند در این مجالس شرکت میکنند و گاهی وقتها همین ها هم فقط ما را بالای منبر دیده و ما را از خودشان نمی دانند در حالی که یکی از نقش های اصلی تربیتی این است که آیه نازل شد و خداوند متعال فرمود: قل انما انا بشر مثلکم، پیغمبر (ص) به اینها بگو من بشری مثل شما هستم، یعنی اصلا اگر خداوند متعال ملکی را روی زمین آورده و میخواست او را پیغمبر معرفی کند، نمیتوانست کار تربیتی انجام دهد چون مردم او را از خودشان جدا میدانستند و قطعا نمی توانستند الگو برداری کنند، حال اگر ما را همان گروهی که در مساجد می بینند فقط بالای منبر مشاهده کنند، باز همان حس جدایی برایشان ایجاد میشود. ولی وقتی در این گروههای جهادی شرکت میکنیم و مردم میبینند که مثل خودشان هستیم و مثل خودشان کار و فعالیت میکنیم قطعا ارتباط آنها با ما بیشتر میشود و به تبع اثرگذاری نیز بیشتر میگردد و احیای امر اهل بیت (ع) قطعا بیشتر واقع خواهد شدکه آن وظیفه اصلی ما میباشد.
با توجه به تنوع در عرصههای خدمت رسانی در جامعه به نظر شما طلاب برای اثرگذاری بیشتر باید در کدام عرصه به ارائه خدمت بپردازند؟
فکر میکنم یک چیزی که گاهی ما به آن توجه نمیکنیم این است که طلاب همه و همه مشغول یک تحصیل سنگین علمی نیستند، یعنی یک وظیفه است برای گروه خاص که تمام یا اکثر وقتشون را برای تحصیل بگذارند ولی یک گروهی هستند که نه، در بین طلبهها، طلبه های متفاوت با استعدادهای متفاوت و سلایق مختلف و انگیزههای مختلف میبینیم لذا گاهی وقتها می بینیم علاقهاش، سلیقهاش مسئلهدیگری است ، این فرد تحصیل را در یک مرتبه پایینتر انجام میدهد ولی فعالیتش را در عرصههای دیگر بیشتر میکند. در این مسئله امور جهادی مختلف نیز به این سبب که انسانهایی که در این عالم هستند استعدادهای مختلف دارند هر کدام در زمینهای میتوانند موفق باشند، ممکن است بعضی از طلاب در جهاد تبیین موفق باشد و در جای دیگر چنین موفقیتی نداشته باشد و دیگری در جهاد خدمت رسانی، یعنی اگر همه را منحصر کنیم در یک عرصه اشتباه است لذا باید همه فضاها همانطور که در کشور نیاز است باز باشد و فرهنگ سازی شود که هر طلبهای با توجه به استعداد و و روحیه و انگیزه خودش بتواند در هر عرصه و در هر امری که موفق تر است وارد شود، اگر ماکسی که در مسئله فنی فعال است را برای مسئله علمی ببریم به او خیانت نمودهایم و استعدادا او را کور کردهایم. در مسئله امور مختلف جهادی برای طلاب هم اینگونه است و باید در همه عرصهها حضور داشته باشند. تنها چیزی که برای طلاب باید مهم باشد این موضوع است که در زمان فعالیت، فقط مشغول به این نباشد که آجر بر روی آجر بگذارد، با رفتار خودش، با رفتار و کردار خودش، با انجام وظایف خودش آن گروهی که در کنارش فعالیت میکنند را نیز تربیت کند. قبل از همه این مطالب باید خودمان را تربیت نماییم تا بتوانیم افراد در گروه را در کنار خودمان تربیت کنیم.
آیا فعالیت خاصی در جهت تقویت روحیه فعالیت جهادی بین طلاب انجام دادهاید؟
در این مورد مدرسه جهت فعالیتهای جهادی خاص، طلاب را به اردو برده و جلسهای برای طلاب گرفته و از آنها دعوت مینمودیم که در این گروه ها شرکت کنند و از نزدیک ببینند، در روایات داریم که میفرماید که: در امور مادی همیشه زیر دست خودتان را نگاه کنید و در امور معنوی همیشه بالا دست خودت را نگاه کن، اگر طلبه ها در این گروههای جهادی شرکت کنند و افرادی که نیاز به کمک دارند را ببینند، ما تشویق میکنیم که طلبه ها در این اردوها شرکت کنند که شاید بیشتر از ده تا درس اخلاق برای آنها اثر داشته باشد، این انگیزه سازی را برای طلبهها انجام میدهیم که بیایند و فضاها را ببینند و نسبت به مسائل دنیوی هم شکرشان نسبت به خداوند متعال بیشتر شود. و نیز هماهنگ کردن با مراکزی که این کار را انجام میدهند و زمینه فعالیت جهادی را فراهم میکنند را مدرسه در دستور کار خود دارد. این انگیزه سازی هم از طرف معاونت محترم فرهنگی، هم بنده و هم با دعوت از بعضی از عزیزان و مدیران مدارس که در مورد ارتباط با فقرا و کارهای جهادی نسبت به فقرا صحبت کردند تا بتوانند در این گروه شرکت کنند.
لطفا یکی از خاطرات خود در مورد شرکت در اردوی جهادی را بیان فرمایید
یکی از خاطرات بنده این است که به منطقه ای رفته بودیم برای مسئله کمک رسانی به سیل زده گان، اهالی این منطقه تمام از برادران اهل سنت بودند، ما در کنار کارهای جهادی به مسجد منطقه که یک روحانی اهل سنت در آن اقامه نماز مینمود می رفتیم. در این مسجد دیدم که در یکی از اتاقهای مسجد جوانی که حافظ کل قرآن بود و از قضا برادر همان روحانی نیز بود جلسه قرآنی برای بچه ها برگزار می کرد، ما نیز در این جلسه قرآن شرکت کردیم. بنده در آن جلسه برایشان قدری صحبت کردم و تلاوت قرآن نمودم، روز اول، روز دوم ، دقایقی با این جوان صحبت کردم و در پایان، خود این بزرگوار از ما دعوت کرد تا در جلسات بعدی نیز حضور پیدا کنیم و بنده برای بچههای کلاس که همه از اهل سنت بودند در باره قرآن صحبت کنم. برای خودم جالب بود، با اینکه من یک روحانی شیعه بودم و ایشان هم میدانست ولی چون دید که اصلا مسئله قومیتی و مذهبی مطرح نیست و داریم کنار هم خدمت رسانی میکنیم، دعوت می کند از یک روحانی شیعه برای اینکه برا بچههاشان در مورد قرآن و معارف قرآنی صحبت کند. کار اصلی ما در آنجا کار جهادی بود اما اثری که داشت این بود که این اختلافات مذهبی اینجا مطرح نیست. یعنی حتی من که روحانی شیعه هستم وقتی میام اینجا در روستا و در کار جهادی شرکت می کنم هدفمون واقعا برای اسلام و ارتقاء انقلاب اسلامی است و برای خدمت رسانی به همه اقشار جامعه می باشد نه آنچیزی که دشمن و استکبار میخواهد در ذهن مسلمانان القاء کند و این تفرقه را بین شیعه و سنی ایجاد نماید.
در زمینه فعالیتهای جهادی چه برنامههایی برای آینده دارید؟
معاونت فرهنگی هماهنگیهای این کار را پیگیری میکند که به عنوان مثال برای امسال در روزهای پنجشنبه و جمعه طلبهها در اردوهای جهادی شرکت کنند و این در فضای خدمت رسانی می باشد. در فضای جهاد تبیین هم جلساتی را در ایام فاطمیه و تعطیلات آن تدارک دیدیم و طلبه هامان را جهت رفتن به مدارس و مساجد تشویق مینماییم. قطعا مجموعه ما چون یک مجموعه فقهی و اصولی است نمی توانیم اکثر وقت را در این فضا سرمایهگذاری کنیم ولی این گونه هم نیست که طلاب را از این قضا دور نگه داریم چون دور بودن از این فضا قطعا یکطرفه بار آمدن و یک جانبه بار آمدن است که هیچ اثرگذاری ندارد. به تعبیر امام ره اینها آنوقت اسلام ناب را نمیفهمند، این اسلامی که فقط مشغول به تحصیل باشد و هیچ دغدغهای نسبت به جامعه خود نداشته باشد این اسلام آمریکایی است. یعنی فقط شما در مسجد و منبر خودت بمان و نه کار به جامعه داشته باش و نه به سیاست، بگذار سران استکبار کار خود را انجام بدهند. این دغدغه مندی را باید در فضای خاص ولو مدرسه فقهی و اصولی است و تلاشش برای این است که تولید علم انجام دهد، این جهات و جوانب داستان را هم باید دید.
توصیه شما به طلاب جهادگر چیست؟
در ابتدا تشکر میکنم از این بزرگوارانی که در این مسئله تلاش میکنند، گاهی وقتها دوری از خانواده و دوری از استراحتهای متداول داشته و در این قسمت خدمت میکنند. دوما اینکه بزرگواران در هرقسمتی که در مسئله جهاد دارند فعالیت خدمت رسانی انجام می دهند مهمترین وظیفه خودشان که احیاء معارف اهل بیت (ع) هست را کنار مسئله جهاد خدمت رسانیشان فراموش نکنند، قطعا بدانند احیای معارف اهل بیت (ع) فقط به سخنرانی و به حرف زدن نیست، این است که حرف ما با عمل ما یکی باشد، مردم صدق در گفتار ما را از عمل تشخیص میدهند و فقط به اینکه صحبت کنیم نمیفهمند. در عمل نشان دادن صدق در گفتارمان قطعا موجب احیاء امر اهل بیت(ع) میشود و کار اصلی خودشان که این است را کنار همه خدماتی که انجام می دهند فراموش نکنند. این خدماتی که انجام می دهند بیشتر از اینکه سودش برای مردم آن جامعه باشد سودش بیشتر برای خودشان و تربیتشان می باشد.
اگر انتقادی یا پیشنهادی دارید بفرمایید
بنده انتقادی ندارم و فقط تشکر میکنم، پیشنهادی که دارم این است که خیلی از مدارس شاید هنوز ندانند یک همچین ارگانی دارد کار میکند و فعالیت میکند و میتوانند مراجعه کنند، اگر گاهی وقت ها جلساتی با معاونت های فرهنگی مدارس که بیشترین رابطه را دارند و یا مدیران گذاشته شود تا خدماتی که میتواند این مجموعه انجام بدهد را به آنها توضیح داده تا بواسطه آنها اطلاع رسانی عمومی شود و طلبههایی که واقعا میخواهند خدمت کنند ولی نمیدانند اصلا باید به کجا مراجعه کنند هدایت شوند.