اخلاص و تمرکز در خدمات جهادی؛ سدی محکم در برابر هجمه‌های فضای مجازی

 

گفتگوی نشریه خط جهاد با جناب آقای مهدی کمیلی مسئول واحد علمی دبیرخانه گروه‌های جهادی حوزه

اشاره

ساعت ۳ بامداد که تنها ساعاتی از زلزله مهیب خوی گذشته بود، مدیر حوزه‌های علمیه حضرت آیت‌الله اعرافی، پیامی را مبنی بر حضور فعال حوزویان در کنار مردم و خدمت‌رسانی به ایشان صادر نمودند. در این پیام دبیرخانه گروه‌های جهادی به عنوان یکی از «مراجع ارتباطی» معرفی شده تا گروه‌های داوطلب از آن طریق خدمات خالصانه خود را ارائه نمایند.

نماینده امور استانی دبیرخانه در استان آذربایجان غربی حجه‌الاسلام خالقی در همان روز در منطقه حضور یافته و در جلسه ستاد بحران، آمادگی خود را برای هرگونه همکاری اعلام می‌دارد. گستردگی مناطق زلزله‌زده، انتشار اخبار ضد و نقیض از وضعیت مردم و پیگیری مکرر گروه‌های جهادی حوزوی جهت حضور در مناطق زلزله‌زده و یاری‌رساندن به مردم، باعث شد که مسئولان دبیرخانه برای شناسایی دقیق‌تر و برآورد نیازمندی‌ها، راهی منطقه شوند تا از نزدیک وقایع را بررسی کرده و تصمیمات لازم را اتخاذ نمایند.

 حضور طلاب را در منطقه چگونه دیدید؟
در گزارش اولیه‌ای که نماینده استانی دبیرخانه فرستاده بود آمده بود که خود خوی حدود سیصد نفر طلبه دارد که ۷۰ طلبه مشغول فعالیت هستند بنابراین برآورد شده بود که اگر از ظرفیت طلاب بومی منطقه برای کارهای فرهنگی، عمرانی و امدادی استفاده شود کفایت می‌کند. با توجه به شرایط اولیه هم به‌نظر می‌آمد که کافی است ولی رفته‌رفته معلوم شد که نیاز بیشتری به حضور طلاب هست.

حجم تخریب چگونه بود؟
از ظاهر شهر معلوم نبود که زلزله آمده است ولی داخل برخی خانه‌ها آثاری که نشانه‌های خرابی باشد به‌چشم می‌خورد. اما غیر از مرکز شهر خوی، ۷۰ نقطه از روستاهای اطراف خوی هم لرزیده بودند که در برخی مناطق شدت تخریب بسیار بالا بود و با شهر قابل مقایسه نبود. طبق آمارهایی که اعلام می‌شد بیش از ۱۸۰ هزار نفر در این ۷۰ نقطه آواره بودند که دنبال جایی برای اسکان بودند. نماز جمعه شهر هم در وسط خیابان برگزار شده بود. البته خیلی از ساختمان‌ها برای سکونت مشکلی نداشتند ولی بخاطر شایعاتی که شده بود، مردم، خارج از ساختمان‌ها مستقر بودند. حیاط مسجد و مصلی هم به کمپ زلزله‌زدگان تبدیل شده بود. 

 امدادهای اولیه و توزیع نیازمندی‌ها به چه صورت بود؟
خدمات مردمی و دولتی بین حدود ۱۰۰ هزار نفر توزیع شده بود. عده‌ای در کمپ‌ها مستقر شده بودند و عده‌ای چادر و وسایل گرمایشی دریافت کرده و در حیاط منازل و یا محله‌های خود ساکن شده بودند. حجم خدمات در نگاه اول کافی به‌نظر می‌آمد؛ حتی در برخی موارد مانند مواد خوراکی بیش از حد نیاز هم وجود داشت. خود مردم هم نسبت به این امر تصریح داشتند.

 مواجهه‌ای با مردم داشتید؟ با اعتراضی مواجه نشدید؟
با توجه به اینکه یکی از جلسات در دفتر امام‌جمعه و در نزدیکی ساختمان فرمانداری و هلال‌احمر بود، شاهد اجتماع مردم بودیم که نسبت به توزیع چادر گلایه داشتند. طبق گزارشات مسئولین حدود ۴۰ هزار چادر توزیع شده که رقمی بیش از تعداد چادرهای توزیع شده در سرپل‌ذهاب بود، اما با این وجود برخی مردم می‌گفتند چادر گیرشان نیامده.

اعتراض مشترکی بین برخی مردم و برخی مسئولان و نیروهای جهادی وجود داشت این بود که چرا نظامی برای توزیع وجود ندارد؟ گزارش‌هایی رسیده بود که برخی افراد با سوءاستفاده از ناهماهنگی‌های به وجود آمده، چادرها را در بازار سیاه می‌فروختند در حالی‌که هر چادر برای هلال‌احمر حدود ۲۰ میلیون تومان هزینه داشت. یک نفر را شناسایی کرده بودند که بیش از ۱۰۰ چادر و پتو را انبار کرده بود. با این وضعیت طبیعتا عده‌ای هم به‌خاطر محروم ماندن از حق خود، معترض بودند.

موارد خاصی که جلب توجه کند وجود داشت؟
عده‌ای بودند که از ادبیات حرف زدنشان معلوم بود خیلی متأثر از فضای رسانه‌ای بودند؛ ما از دفتر امام‌جمعه خارج شدیم، مردمی که به فرمانداری و هلال‌احمر آمده بودند به سمت ما آمدند. دوستان معمم به جای ترک صحنه، گلایه‌ها و بعضا توهین‌ها را گوش دادند و سعی کردند فضا را آرام کنند. در میان گلایه‌ها، صریحاً برخی هشتگ‌های شبکه‌های معاند به گوش می‌رسید؛ مثلا به مأموران نیروی‌انتظامی که برای خدمت در منطقه حضور داشتند «سرکوب‌گر» می‌گفتند، یا اینکه می‌گفتند «چادرهای دریغ شده از ما را انبار می‌کنید و به جای دیگر می‌فرستید». همین خط خبری را در این روزها می‌بینید که بی‌بی‌سی و سایر رسانه‌های ضد انقلاب با انتشار تصاویر کمک‌های مردمی به سوریه دست گرفته‌اند و در حال القای دوگانگی در کیفیت و میزان خدمت بین مردم ایران با کشور سوریه هستند.  

چه نیاز اساسی در منطقه مشاهده می‌شد؟ چه کاری خیلی مفید به چشم می‌آمد؟
حضور مبلغ متخصص که آموزش‌های لازم برای مواجهه با مردم در این موقعیت‌ها را دیده باشد ضروری است. کسانی که فورا متأثر از گلایه‌ها و اعتراضات و بعضا توهین‌ها نشوند، بر خود مسلط باشند و با حفظ آرامش، توانایی صحبت چهره‌به‌چهره و تسکین دادن آلام را داشته باشند و بتوانند در مقابل کسانی که قصد متشنج کردن اوضاع را دارند، روش مناسبی اتخاذ کنند، روشنگری کنند و بار تبیین را به دوش بکشند.

نیروهایی که برای کودکان و نوجوانان برنامه‌های ویژه داشته باشند بسیار مفید و مؤثر خواهند بود. مبلغان خواهر توانایی بیشتر و حضور مفیدتری در این زمینه خواهند داشت. به‌طورکلی معلوم بود که گلایه‌های حقیقی مردم با هم‌نشینی، گفتگوی رودررو و هم‌دردی حل می‌شود ولی وقتی از دور حرف بزنیم اثری نمی‌کند.

موکب‌های پذیرایی که در اماکن تجمع دایر می‌شدند خیلی اثرگذار بودند. مشکلات به این موکب‌ها منتقل می‌شد و از این‌جا به مسئولان. برخی روستاییان هم متوجه این کارکرد موکب شده بودند و ارتباط می‌گرفتند.

بنابراین به نظر می‌رسد که اگر موکب‌های سیاری طراحی شوند که به روستاها رفته و خدمات ارائه کنند و تا حدودی به کاسته شدن آلام اهالی آنجا کمک کنند و به صورت نامحسوس نیازمندی‌های روستاها را احصا کرده و در اختیار مسئولان شهری قرار دهند، کار مفیدی خواهد شد.

در کل حضور معممین در سطح شهر خیلی مفید است. اگرچه برخی طلاب آسیب‌دیده در زلزله، به خاطر مسائل اجتماعی، از تقاضای کمک، حیا کرده و نیاز‌های خود را با مسئولان حوزه مطرح می‌کنند و در نهایت امکانات کمتر، یا برابر با سایر مردم را به طور مخفیانه دریافت می‌کنند، اما این سؤال در ذهن مردم وجود دارد که مگر طلاب نیز از این زلزله آسیب‌ ندیده‌اند که ما هیچکدام از ایشان را در صفوفِ دریافت کمک نمی‌بینیم؟

از تأثیر فضای رسانه گفتید. کمی بیشتر توضیح دهید.
همانطور که می‌دانید در بین مناطق سردسیر ایران، خوی یکی از آشناترین نام‌هاست؛ با این حال مردم، آوارگی و اسکان در چادر را بر حضور در خانه‌هاشان که اتفاقا آسیب چندانی ندیده بودند ترجیح می‌دادند زیرا عمده مردم به طور مستقیم یا با واسطه متأثر از رسانه‌های بیگانه‌ بودند چرا که شایعه شده بود زلزله‌ای ۹ ریشتری در راه است. پس‌لرزه‌هایی هم که می‌آمد موجب شده بود این شایعه را باورپذیرتر کند.

مسئله جدی که دیدیم رفتارهایی از مسئولان بود که دست‌مایه شبکه‌های بیگانه شده بودند؛ ما تجربه زلزله سایه‌خوش و چند روستای دیگر استان هرمزگان را هم داشتیم. با حضور موفق ستاد بحران همه چیز خوب پیش رفت. تعداد روستاهای زلزله‌زده کمتر بود و نیازمندی –چادر و کولرگازی- مشخص بود، بنابراین با اقداماتی به‌موقع و هماهنگ بحران اولیه بدون حرف و حدیث جمع شد. سرعت و کیفیت کار جلوی هرگونه سوءاستفاده دشمنان را گرفت. هر کس که دیدیم از کارهایی که توسط نیروهای امدادی و جهادی انجام شده بود راضی بود؛ با وجود اینکه حساسیتهای مذهبی هم وجود داشت که می‌توانست موجب تفرقه بشود ولی برعکس؛ خدمات، به اتحاد کمک کرد؛ حضور طلاب مدرسه علمیه منطقه خیلی تأثیرگذار بود. خانمی از اهل‌سنت، به هیچ کس اعتماد نکرده بود که جای طلاهای خودش را بگوید ولی با مشاهده طلاب شیعه به آنها اعتماد کرده و کمک خواسته بود. اگر خدمات، دارای نظام درستی باشد خیلی از عواقب و پیامدها را نخواهیم داشت. مردم می‌گفتند ما غذا نمی‌خواهیم! چادر می‌خواهیم!

مشکلی جدی که در خوی به چشم می‌خورد، گستردگی و پراکندگی مناطق زلزله‌زده بود که رسیدگی را دشوار می‌کرد. برخی تیم‌های رسانه‌ای همراه مسئولین نیز به جای تمرکز بر انعکاس مشکلات مردم، حضور مسئول در منطقه را پوشش می‌دادند که از نگاه‌ مردم، ناخوشایند بود. شاید خیلی از اقشار مانند هنرمندان، ورزشکاران و … اگر با دوربین بروند، مردم به ایشان ایرادی نمی‌گیرند و حتی با اشتیاق دورشان جمع می‌شوند؛ اما انتظاری که از مسئولان و روحانیون می‌رود، بیشتر از فعالیت‌های گزارشی و نمایشی، شنیدن صدای مردم، اراده جدی برای حل مشکلات آن‌ها و تسکین دادن رنج آن‌هاست.

فکر می‌کنم هرچه مسئولان و نیروهای جهادی بیشتر روی حل‌کردن مشکلات حقیقی مردم تمرکز کنند و خالصانه کار کنند میزان سوءاستفاده دشمن از این اتفاقات کمتر خواهد شد، حتی اگر هم سوءاستفاده بشود راه تبیین وجود دارد، همان‌گونه که مردم اهل‌سنت سایه‌خوش از جهادگران و طلاب شیعه دفاع می‌کردند. درستش هم همین است که در این مواقع، اهتمام بر کارهای رسانه‌ای، تمرکز ما برای خدمت‌رسانی را به حاشیه نبرد؛ مردم با دیدن خدمات، خودشان مدافع ما می‌شوند و جواب شبهات و هجمه‌ها را می‌دهند. برای این موضوع نمونه‌های متعددی را در حوادث قبلی و فعلی تجربه کرده‌ایم.

در زلزله خوی یک نیروی سپاهی داشت به خانواده‌ای کمک می‌کرد؛ صاحب‌خانه به بقیه می‌گفت «آن‌ها که به سپاهی می‌گویند تروریست، بیایند ببینند که این تروریست‌ها به ما غذا دادند، وسایلمان را جمع کردند و راه را برایمان باز کردند… با این وجود، نمی‌دانم چرا به این‌ها می‌گویند تروریست!»

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *