عاشورای خونین ۱۳۷۳ حرم رضوی، پیشامدی جدای از ماقبل و مابعد نیست؛ «شهید اصلانی» و «شهید دارایی» را هم شهید همان عاشورا بدان و «پاکدامن» را مجروح همان معرکه. همانگونه که همهشان را جزو اصحاب سیدالشهداء(علیه السلام) میخوانی. مأموریت رزمندهی لشکر ۵ نصر این بود که حاشیه اروند را بسپارد به برادران شهیدش و حاشیه مشهد را دریابد تا در قلب مشهد که نه، در قلب عالَم، مدالش را در سنگر فرماندهی بگیرد. این دیگر خوزستان و سال شصت و چند نمیخواهد. مشهد، جُرجتاون[۱]، حلب، کازرون، زاریا، نجف، تهران و پیشاور هم حکم همان سنگرهای خوزستان یا همان خیمهگاه حسینبنعلی علیهماالسلام در کربلا را دارد و انگار پیکرها را یکییکی حسین علیهالسلام به سمت خیمه دارالحرب برده. پس بیدلیل نیست که رو به مرقدشان دست به سینه میگویی: «السلام علیکم یا انصار دین الله».
اصلا زمان و مکان را ساختهاند که برای حسین(علیه السلام) و آل او، یار جمع کنند؛ بیشتر یار جمع کنند و بیشتر. وگرنه جهان، این همه سال دور باطل بزند که چه؟! همین است که «یاران»، فرامین رسولالله(ص) و امیرمؤمنان(علیه السلام) به اصحابشان را دنبال میکنند تا از این قافله جا نمانند.
نمیدانم کجا بود؟ شاید گوشه مسجدی یا خیمه و خرگاهی در خارج از شهر بود که پیامبرخدا(ص) داشت با اُسامه -فرماندهی جوانش- صحبت میکرد که اصلانی و دارایی شنیدند و بالأخره عمل کردند؛ «ای اسامه! اگر میتوانی کاری کنی که لحظه جان دادن گرسنه باشی و جگرت تشنه، اینگونه باش که شرافتمندترین جایگاهها نصیبت خواهد شد»[۲]
نقارهخانه امام رضا علیهالسلام هم گواهی میدهد که صدای طبل و کَرنای نقارهزنهایش هیچوقت به هماهنگی بانگ «الرحیل» اصلانی و دارایی نبوده. مگر فریادی که از حلقوم جهادگران تشنه برخاست را نشنیدی؟
«به دنبال قتلگاه برای خودت نگرد! مقتل زیر پای توست! همان جا که «إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا» را نیوش کردهای».
سِرّ تأخیر دارایی برای پرواز را نمیدانم ولی به گمانم، ماند شب جمعه با شهدای عاشورای ۷۳ برود کربلا یا اینکه محو توصیف مهدی باکری از آن طرف اروند شد که دل نَکَند.
[۱] شهری در کشور گویان واقع در آمریکای جنوبی که سال ۱۳۸۳ شاهد شهادت حجتالاسلام محمدحسن ابراهیمی بود.
[۲] یَا أُسَامَهُ عَلَیْکَ بِالصَّوْمِ … فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ یَأْتِیَکَ الْمَوْتُ وَ أَنْتَ جَائِعٌ وَ کَبِدُکَ ظَمْآنُ فَافْعَلْ فَإِنَّکَ تَنَالُ بِذَلِکَ أَشْرَفَ الْمَنَازِلِ وَ تَحُلُّ مَعَ الْأَبْرَارِ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ. التحصین فی صفات العارفین، ابن فهد حلى، ص: ۲۰