به گزراش پایگاه اطلاعرسانی جهادگران حوزوی، کلی رنگین پوستِ ایرانی و غیرایرانی، چهارشنبه شبها مینشینند پای درس اخلاق ایشان تا برای یک هفته، خشاب روحی و معنوی خود را پُر کنند. شبهای دیگر هم، نماز که تمام میشود صف میکشند تا مشورتی بگیرند و پاسخی بشنوند برای سؤالهای گوناگونشان. آیتالله تحریری(حفظه الله) از سال ۱۳۹۶ از جانب رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) تولیت مدرسه علمی مروی را به عهده دارند؛ همچنین، ایشان مؤسس و مدیر مرکز تخصصی اخلاق و معنویت آیتالله سعادتپرور در قم میباشند. دقایقی را در محضر این استاد اخلاق نشستیم و گفتگو کردیم که بخشهایی از آن را در ادامه مطالعه میکنیم:
در این رابط بیشتر بخوانید:
گفتوگوی اختصاصی با «خط جهاد» با حجتالاسلام ابوالقاسمی
خدمت رجال دین، در نظام اخلاقی دینی چه جایگاهی دارد؟
اساس حرکت اولیاء هدایت است؛ که با خدمت به یکدیگر و پیاده کردن دستورات اخلاقی شکل میگیرد.
دستورات شرع مقدس فطری و مطابق با ساختمان وجود ماست. از مهمترین فطریات، مسئله تعاون و تعاضد انسانها با یکدیگر است. طبق شریفه: «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوان»[۱] مؤمنین در این تعاون باید پیشقدم باشند.
آیه ۱۷۷ سوره بقره اوصاف نیکوکاران و متقین را بر پایه ایمان به خدای متعال، قیامت، انبیای الهی، ملائکه و صلاه که اظهار خضوع در برابر خداست استوار می داند. اهمیت روابط اجتماعی به حدی است که در ادامه مسئله زکات دو مرتبه بههمراه مصارف آن ذکر شده؛ مساکین و فی الرقاب و … .
یکی از زمینههای جهاد خدمترسانی، مقاومت و صبر است. اینطور نیست که مسائل رُند باشد؛ جهادگر، باید هم مقدمات را فراهم کند و هم درست خرج کند و هم در برابر تمایلات و هوای نفسانی خود و دیگران، مقاومت کند. در این آیه شریفه وفای به عهد هم آمده: «أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُون» این افراد صادقاند؛ یعنی میخواهند ظاهر و باطنشان در مسیر پاکی و تقوا باشد.
خدمترسانی اصل نیست؛ بلکه هدایت اصل است؛ هدایت، در پرتو بینش و جامعه ایمانی است، جامعهای که با عالم غیب ارتباط داشته و افراد را در مسیر خود قرار میدهد. آن بینش ایمانی در پرتو خدمترسانی در افرادِ چنین جامعهای شکل میگیرد.
خدمترسانی در حقیقت خدمت به خود است. «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُم»[۲]. این باور که رهبری هم ازآن به «خدمت بیمنّت» تعبیر کردند، باید در جامعه ایجاد شود؛ «لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُورا»[۳]. لازمهی خدمت بیمنت، خودسازی است. گروهها نباید فقط به شکل ظاهر توجه داشته باشند؛ اینکه یکی مسئول شود و دیگری زیردست و… نباید به این مسائل سرگرم شد. خودسازی کنند، شایستگی را در خود ایجاد کنند و به دیگران هم منتقل کنند. تا خودشان صالح نشوند، نمیتوانند دیگران را صالح کنند.
آیا خاطرهای در این زمینه از مرحوم والد و اساتیدی که محضرشان بودید، دارید؟
مرحوم آیتالله العظمی بهجت(رحمهالله علیه)، برای رسیدگی به مردم نماینده داشتند؛ اما خودشان هم مستقیم وارد ارتباط با نیازمندان میشدند. زمان طاغوت که عدهای تبعید بودند، ایشان برای خانوادههایشان برنج میبردند. مرحوم آیتالله سعادتپرور(رحمهالله علیه) همینطور؛ البته ایشان از جهت امکانات مادی محدود بودند اما رسیدگی به دیگران، فقط مادی نیست؛ اصلاح ذاتالبین، چه بسا بالاتر است. در روایت از حضرت امیر علیهالسلام آمده است که: «اصلاح ذاتالبین بالاتر از یک سال نماز و روزه است»[۴]. روحانی وقتی امام جماعت شد، به قول آیتالله مجتهدی(رحمهالله علیه) بداند که: «فقط نمازخواندن و رفتن نیست، بلکه مهم پای حرف مردم نشستن است.»
مرحوم والد، در این جهت شاخص بود. قبل انقلاب، در نازلترین محلههای تهران، خانه و فعالترین مسجد اطراف را داشتند؛ ایشان، پدری برای همه بود. اگر جوانی قصد ازدواج داشت، مرحوم والد به یکی از اهل محل اشاره میکرد که آیا حاضرید دخترتان را به این جوان بدهید؟ خودش هم عقد میخواند. به گوش بچهشان اذان و اقامه میگفت و هدیهای میداد. مشکل مادی مردم را هم با همکاری بازاریها حل میکرد؛ کاغذ کوچکی برای یکی از بازاریها میفرستادکه به فلانی این مقدار قرض بده.
روحانیت باید بداند، غرض از آمدن در این لباس چیست؟ فقط مرجعیت نیست. مرجع شدن هم ارتباط خوب با مردم میخواهد. جایگاه روحانیت، همان جایگاه نبوت و رسالت است.
«بیتوقع بودن از مردم» خیلی مهم است؛ توقع نداشته باشم که مردم در برابر من دولّا و راست شوند. چنین کسی اصلا در دل مردم جایگاه ندارد. نحوه معاشرت روحانی با مردم، خودش کلاس خاصی دارد. آیتالله مجتهدی(رحمهالله علیه) میفرمود: «طلبه باید بازاری باشد»؛ بداند چگونه برخورد کند؛ گاهی یک برخورد نامناسب، عدهای را از اسلام رمیده میکند.
این فرمایش مقاممعظمرهبری(مدظلهالعالی) نباید مغفول بماند: «جهاد تبیین»، در کنار جهاد اجتماعی لازم است. روشنگری به مردم، یعنی مردم بدانند از رژیم سابق چه به ما رسیده؟ مطالعه عملکرد شاه، از جهاتی وقت تلف کردن است؛ ولی خیلی لازم است. ما که شیعهایم، کارمان به کجا رسید که از ناحیه دشمنان، خاندان پهلوی بر ما گمارده شدند و حیثیت دین و اقتصاد ما را بردند. اما بعد از انقلاب، اسلامی که اصلا مطرح نبود، دینِ غالب شد؛ و سایر ادیان تحتالشعاع قرار گرفتند. سایر خدماتی هم که در عرصههای مختلف شد، در پرتو تعالیم اسلام و ایمان بود.
شما مدیر یک مدرسه علمیه هستید؛ چه توصیهای دارید که طلاب دچار آسیبهای تمایلات نشوند و بین هویت طلبگی و امور خدمترسانی جمع کنند؟
کار مشکلی است که هم منبعی برای استفاده باشد و هم استفاده از آن منبع محدود باشد. خیلیها با چشم طمع وارد این عرصه میشوند. از اولی که وارد حوزه علمیه مروی شدیم، هیچ وعدهای به طلاب ندادیم؛ در عین حالی که از وظایف اولیهای که بر عهدهمان هست، غافل نبودیم. اعلام کردیم، شاخص شدن در مسائل علمی و معنوی، محور اقدامات ماست. در وقفنامه آمده: اگر طلبه ساعی باشد، حتما کمک کنیم که به کارهای جنبی مبتلا نشود؛ مثلا بعضی موقوفات راکد شده، زنده شدند و منزل طلاب شدند.
طلبه، با توکل به خدای متعال باید فکر اقتصادی داشته باشد؛ نه برای خودش! بلکه فقط برای خدمترسانی. جلساتی با خیرین داشته باشد و مسائل معنوی را با آنها بازگو کند. برخی ائمه جماعات از این کارها دارند. بنده به طلاب غیرایرانی هم که امکانات خاصی ندارند و برای تبلیغ به خارج میروند چنین سفارشاتی میکنم: «کار فی الجمله اقتصادی داشته باشند تا بتوانند برای تبلیغ، خودکفایی فی الجمله داشته باشند.»
چگونه به طلبه منتقل کنیم که هم درس بخواند و هم کار جهادی انجام دهد؟
کار جهادی، بدون پشتوانه علمی نمیشود؛ چون در معرض پاسخگویی به سوالات است. دانشجو هم کار جهادی میکند، خوب است؛ ولی طلبه، باید کار جهادیاش مقدمه برای روشنگری معارف دین باشد. طلبه، باید به درس و بحث اهمیت فراوان بدهد. امام(رحمهالله) جهاد را به پا کرد؛ نهضت سوادآموزی به پا کرد؛ راه اندازی همه این ارگانها به امر امام(رحمهالله) بود؛ ایشان، فقیه بود و به همه این جهات تسلط داشت. همینطور الآن مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) بالاترین کار جهادی را انجام میدهد، اما از مطالعه و درس و بحث نمیماند.
نفس انسان، راحتطلب است و دنبال بهانه است که درس را کنار بگذارد. درس، انسان را زنده میکند؛ معارف دین نورانیت میآورد. طلبه، باید ارتباط معنوی داشته باشد. شهید سلیمانی را ببینید؛ هرچند روز و شب نداشت، اما جنبههای معنوی، چه مطالب حکمتآمیزی بر زبانش جاری ساخته بود.
[۱] مائده/۲
[۲] اسراء/۷
[۳] انسان/۹
[۴] َ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ لَأَنْ أُصْلِحَ بَیْنَ اثْنَیْنِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِدِینَارَیْنِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِصْلَاحُ ذَاتِ الْبَیْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّهِ الصَّلَاهِ وَ الصِّیَامِ. (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص: ۱۴۸)