در بیان امام راحل(ره) قیام ۵۷ انقلاب پابرهنگان و محرومان بود و هدفش صرفاً سیر کردن شکم آنها نبود. هدف غائی آن قیام، تحقق عدالت در ساحت اجتماعی ایران و حتی جهان، آن هم در پرتو آموزههای اسلام محمدی با قرائت علوی بود.
🔹برای انقلاب خمینی(ره) زدودن گرد فقر و غبار محرومیت از زندگیها مهم است؛ چون عدالت، چنین ایجاب میکند. از این رو خدمت به مستضعفین، همراه با کرامتبخشی به آنها است و چنین تکریمی، پیش و بیش از هر گروهی، وظیفه و شایستهٔ خدمتگزارانِ کریم است.
🔹قیام مردم به رهبری روحانیت به نام الله برای تحقق عدالت و کرامت در سال ۵۷ امروز امتدادی دیگر یافته و جریانی را به وجود آورده که برای خدمت به آنها شب و روز نمیشناسد؛ تهمت و تخریب برایش اهمیتی ندارد؛ خسارت مادی و جانی را میپذیرد و چنان انگیزهای برای آباد کردن ساختمانها و دلها دارد که منتظر هیچ دستور و خردهفرمایشی نمیمانَد.
🔹آن انقلاب، نهضتی فداکارانه و حرکتی خودجوش از اهلش بود که با اقبال عمومی مردم، ثمرهاش نظام اسلامی شد. شاید در چنین شرایطی و پس از پیروزی غالباً انگیزهها سرد شود، فکرها بسته شود و تنها خسته شود؛ اما “لله” بودن یک جریان میتواند بقا، اوجگیری و تغییر مناسبِ مسیرش را ضمانت کند.
🔹ساختارِ ایجاد شده پس از انقلاب، حافظ تن و تا حدی افکار مردم بوده است؛ ولی چه چیزی بیش از هر چیزی میتواند دلهای مردم را انقلابی و انقلابدوست نگه دارد؟ احسان.
🔹بارزترین و مؤثرترین مصداق احسان، عمل داوطلبانهای است که از سرِ دستور نباشد؛ خالصانه و بیچشمداشت باشد؛ مؤثر و مفید باشد و نهایتاً دلها را با خود همراه کند.
🔹خداوند در قرآن میفرماید: «اِنّ اللّهَ یأمُرُ بالعَدلِ و الاِحسانِ»(۱)؛ با عدالت هر چیزی سر جای خودش قرار میگیرد. مگر این، چیز کمی است؟ اصلاً مگر چیزی جز عدالت هم اهمیت دارد؟ بله؛ و آن احسان و فداکاری است. زیرا انسان، موجودی است که میاندیشد و تا دل نبندد همراهی و عمل نمیکند.
🔹احسان و خیررسانی به مردم، ضامن حرکت آنها در چهارچوب عدالت است. خداوند میفرماید: «هَل جَزاءُ الاحسانِ اِلّا الاحسانُ»(۲)؛ خب، چه جزائی بهتر از دلدادگی مردم به آرمانهای انقلاب اسلامی؟ حکومت بر دلهای مردم همواره شأن و سیرهٔ اهل بیت(ع) و وجه تمایزشان از حاکمان غاصب بوده است. غفلت از دلهای مردم، تهدید اصلی برای تحققِ حداکثریِ اهداف انقلاب اسلامی است.
(۱) النحل/۹۰
(۲) الرحمن/۶۰
نویسنده: محمد مرتضی رئیسیپور