به گزارش پایگاه اطلاعرسانی جهادگران حوزوی، تاریخ روحانیت معاصر شیعه، با سیاست پیوند خورده است و برخلاف برخی نگاههای نادرست و آمیخته با سکولاریسم، بخش مهمی از محبوبیت و اعتبار روحانیت در میان مردم، ریشه در فعالیتها و مواضع سیاسی-اجتماعی آنها داشته است.
در یکى از مراحل بحرانى تاریخ ایران که استعمارانگلیس با کسب امتیاز تنباکو میرفت تا کشوراسلامى ایران را در ردیف مستعمرات خود در آورد، عالمى متعهد و بیدار، مرجع عالیقدر جهان تشیع میرزاى شیرازى بزرگ(ره) عمق توطئه را دریافت و با صدور فتواى تحریم تنباکو، بزرگترین ضربه را بر پیکر دولت استعمارگر انگلیس نواخت و او را در اهداف شوم و شیطانى خود ناکام کرد.
مرجع عالیقدر جهان تشیع میرزاى شیرازى بزرگ(ره)
اکثر تاریخ نگاران و صاحب نظران داخلی و خارجی برآنند که این قیام، نخستین حرکت سیاسی-اجتماعی موفقی بود که با انگیزه اسلامی و باورهای عمیق مردم نسبت به آن پاگرفت و با رهبری روحانیت و در راس آن، مرجع عالیقدر تشیع میرزای بزرگ(ره) به پیروزی رسید. این فتواى قاطع و کوبنده، استبداد را رسوا ساخت و قوت و قدرت اسلام و رهبران مذهبى را به نمایش گذاشت و براى نخستین بار، توانایى مبارزه منفى را در رویارویى با قوىترین قدرت زمان به اثبات رساند.
تصویری از «میرزای شیرازی» هنگام اقامه نماز جماعت در عراق
در آن زمان ناصرالدین شاه و دربار به خاطر نداشتن پایگاه مردمى، به دو دولت روس و انگلیس متکى بودند. محور عمده حل و فصل مشکلات سیاسى، اجتماعى و اقتصادى رژیم حاکم را سیاست موازنه مثبت و جلب رضایت دو ابرقدرت از طریق واگذارى امتیازات و منافع مختلف به آنها تشکیل میداد. امتیازات مهمی مثل امتیاز راه آهن، تلگراف، تأسیس بانک و … هر چند در پوشش خدمات و گاه خرید و فروش و معاملات بازرگانى بین یک فرد یا شرکت خارجى با دولت ایران انجام مىگرفت؛ ولى ماهیتى کاملا استعمارى و خائنانه داشت و اهداف شوم و شیطانى خاصى را دنبال مىکرد. امتیازاتی که به گواه صاحبنظران داخلی و خارجی، بخششی کمنظیر از سوی دولت ایران به انگلیس بود. لرد کوروزن(تاریخنگار) مىنویسد: «چنین امتیاز عظیم و بى سابقه اى در حقیقت یک بخشش نامه از طرف دولت ایران است. و باید اعتراف نمود که اگر بریتانیا مى توانست این بازى را به آخر برساند هم شاه ایران مات مى شد و هم تزار روس در جاى خود میخ کوب مى گردید».
سفر ناصرالدین شاه به اروپا
در سال ۱۳۰۶ هجری قمری و در سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا، موضوع واگذاری انحصار توتون و تنباکو به ماژور جرالد تالبوت انگلیسی (مدیر شرکت رژی) مطرح شد. حدود یک سال و نیم بعد در رجب ۱۳۰۸ هجری قمری، امتیاز انحصار توتون و تنباکو رسما از سوی ناصرالدین شاه به تالبوت واگذار شد. طبق این قرارداد، همه محصول توتون و تنباکو (که از عمدهترین محصولات تولیدی ایران در آن روزها بود)، تحت اختیار شرکت رژی انگلیسی درمیآمد و همه ایرانیان موظف بودند محصول خود را فقط به این شرکت بفروشند و از این شرکت خریداری کنند. همچنین صادرات این محصول به خارج نیز در انحصار این شرکت قرار میگرفت.
مرکز انحصار توتون و تنباکو در تهران
ناعادلانه بودن قرارداد و نیز ضررهای اقتصادی زیاد کشاورزان و تاجران و به ویژه افزایش سلطه اقتصادی و فرهنگی کفار بر مردم مسلمان ایران که در نتیجه اجرای قرارداد «رژی» حاصل میشد، مسائلی نبود که مردم و علما آنها را نادیده بگیرند؛ به همین جهت، با اجرایی شدن قرارداد، اعتراضها در مناطق گوناگون ایران به ویژه تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شکل گرفت که در برخی شهرها با خشونت مواجه شد. در این میان، چشمها به سامرا و نظر مرجع بزرگ شیعه، میرزای شیرازی(ره) بود؛
میرزای شیرازی که ابتدا طی دو تلگراف به ناصرالدین شاه، با ذکر خطرات و مفاسد امتیازدهی به بیگانگان از جمله امتیاز تنباکو، خواستار رفع این امتیازات شده بود، پس از عملی نشدن این خواسته و در حالی که اعتراضات زیادی از سوی مردم و علما در شهرهای ایران درباره قرارداد تنباکو شکل گرفته بود، حکم تحریم را صادر کرد: «بسمالله الرحمن الرحیم. الیوم استعمال تنباکو و توتون بأی نحو کان، در حکم محاربه با امام زمان (عج) است». این حکم در تاریخ اول جمادیالاول ۱۳۰۹ منتشر و ظرف مدت کوتاهی در همه مناطق ایران نشر یافت.
تبعیت گسترده مردم از حکم به گونهای که حتی زنان حرمسرا و افراد لاابالی نیز از استعمال توتون و تنباکو خودداری کردند، موجب واکنش و تکاپوی درباریان به ویژه امینالسلطان (که مسئولیت قرارداد با وی بود) شد. سرانجام شاه پس از ناموفق بودن اقداماتی نظیر «تکذیب حکم»، «ایجاد اختلاف میان علما» و «مصالحه با علما»، و «تهدید علمایی مثل میرزای آشتیانی» امتیاز مذکور را لغو کرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در توصیف این حادثه مهم و مؤثر فرمودند: «ایمان دینی جزو مهمترین عناصر مقاومت و تحرّک این کشور است؛ مال امروز هم نیست، از ۱۳۰ سال، ۱۴۰ سال پیش به اینطرف، هر حرکتی در این کشور انجام گرفته است که اثرگذار، جریانساز و مؤثّر بوده است، عنصر ایمان دینی حرف اوّل را در آن میزده است. شما از قضیّه تنباکو شروع کنید، قضیّه تنباکو که یک حرکت عظیم مردمی در کشور بود، عنصر دینی داشت؛ مرجع تقلید حکم کرد، مردم بر طبق حکم او بهخاطر ایمان دینی عمل کردند و یک خیانت بزرگ را که برای سالهای متمادی پدر این ملّت را درمیآورد، از سر این ملّت دور کردند» ۱۳۹۵/۱۰/۱۹
نسخه خطی فتوای میرزای شیرازی(ره)
ایشان فتوای میرزای شیرازی را دارای ابعاد مختلفی میشمارند: «حرکت میرزای شیرازی یک مبارزه چند جانبه بود. اولاً مبارزه با دستگاه استبدادی سلطنت مطلقه ناصرالدین شاهی بود که در اوج خود هم بود؛ یعنی تا آن روز، چهل و چند سال بود که آن پادشاه ظالم بر ایران حکومت مطلقه میکرد و حقیقتاً هیچ چیز هم جلودار او نبود. مفاسد حکومت ناصرالدینشاهی، هم دامنه اقتصادی داشت، هم دامنه سیاسی داشت، هم دامنه معارفی و دینی داشت. در همین قضیه، میرزای بزرگ (رضواناللَّهعلیه) قبلاً یکی، دو نامه به ناصرالدین شاه نوشت و او را از این کارها نهی کرد؛ اما او با تعبیرات توهینآمیز و سبکی به میرزا جواب داد: شما مشغول درس و کار خودتان باشید؛ به این کارها کاری نداشته باشید! میبینید که این عبارت هم عبارت آشنایی است و در طول این صد و چند سال، طرفداران قدرت مطلقه شخصی، بارها آن را به علما گفتند: بروید مشغول مدرسه و مسجد خودتان باشید؛ به سیاست چه کار دارید؟! پس ناصرالدین شاه دارای یک حکومت مطلقه و مستبده فردی بود که با اخلاق و اقتصاد و دین و روحانیت محبوب مردم معارضه و ناسازگاری داشت».
ثانیاً، مبارزه با استعمار و نفوذ خارجیها در این کشور بود. در چند سال آخر عمر ناصرالدین شاه – سالهای اول قرن چهاردهم؛ یعنی از سال ۱۳۰۰ به بعد – کار دربار ناصرالدین شاه، امتیاز دادن به این دولت و آن دولت، این کمپانی و آن کمپانی، و گرفتن پول و فروختن مملکت شده بود.
ثالثاً، مبارزه با غربزدگانی بود که در همان ایام، تازه شروع به ایجاد جریانهای فکری در داخل کشور کرده بودند و روی خودشان نام «روشنفکر» گذاشته بودند؛ از قبیل میرزا ملکمخان و امثال او؛ که اینها نه فقط با این حرکت خیانتبار ناصرالدین شاه مبارزه نکردند، بلکه همین شخص نامبرده – که او را به اصطلاح بنیانگذار و پدر روشنفکری در ایران دانستهاند – حتّی خود، دلال انحصارات خارجی هم بود! آنهایی که دم از روشنفکری و دفاع از منافع ملت میزدند، آنطور برخورد کردند؛ اما روحانیت و در رأس آن میرزای بزرگ، اینگونه قاطع و کوبنده با همه اینها مبارزه کرد؛ این پرچم پُرافتخاری است که میرزای شیرازی آن را بلند کرد و بعد از او این پرچم نخوابید.۱۳۷۰/۱۲/۱۴
رهبر انقلاب در سخنان دیگری با اشاره به قضایای «تنباکو، مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت» در تبیین تفاوت نهضت تنباکو و نهضت انقلاب اسلامی فرمودند: «مشروطیت و نهضت ملی بهعلت استمرار نیافتن حضور روحانیت به اهداف خود نرسید اما هنر امام خمینی (رحمهالله) این بود که نگذاشت دشمن، حضور روحانیت را در حرکت عظیم انقلاب و پس از آن متوقف کند چرا که در غیر این صورت، نه انقلاب پیروز میشد و نه جمهوری اسلامی به حرکت خود ادامه میداد». ۲۵/۲/۱۳۹۵
منابع:
http://fna.ir/6l9o5
https://b2n.ir/p82663
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=3964
https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=33076
https://b2n.ir/j29309