سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج ابوالقاسم در همایش صد سال خدمت و مجاهدت حوزوی
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد و علی آله الائمه المعصومین الهدات المنتجبین، لا سیما بقیه الله الأعظم.
قال الله تبارک و تعالی: لَا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَهً وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا.
این روزها مصادف با ایام شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیهاست. خدمت شما تسلیت عرض میکنم و در کنار بارگاه ملکوتی حضرت علی بن موسیالرضا علیهالسلام، محضر آقا جانمان نیز عرض ادب و تسلیت داریم. انشاءالله خداوند ما را قدردان این ذوات مقدسه قرار دهد؛ چراکه هرچه داریم از آنان است. چنانکه فرمودند: نَحْنُ اَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ، وَ مِنْ فُروعِنا کُلُّ بِرٍّ؛ ریشه همه خوبیها ما هستیم و هر زیبایی و امر نیکو از شاخههای ماست.
فعالیت جهادی نیز بیتردید یکی از فضایل و زیباییهای زندگی مؤمنانه و از ویژگیهای برجسته اهلبیت علیهمالسلام است. جهادگران، مقتدای خود را امیرالمؤمنین علیهالسلام، رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله، حضرت زهرا سلاماللهعلیها و دیگر ائمه اطهار علیهمالسلام میدانند؛ بزرگوارانی که هر یک متناسب با شرایط زمانه خویش، زندگی جهادی را به یادگار گذاشتند و تصویری کامل از جهادگر تمامعیار ارائه کردند.
ما نیز به عنوان سربازان حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف، اگر مورد پذیرش آن حضرت باشیم، وظیفه داریم در همین چارچوب حرکت کنیم و رویکرد جهادی را به عنوان اصل فعالیتهای خود در پیش بگیریم.
قرار بود در این جلسه دقایقی در خدمت شما باشیم و با تکیه بر سیره شهید بزرگوار آیتالله رئیسی، نکاتی درباره زندگی جهادی بیان کنیم. بنده در این زمینه مطالعاتی داشتهام و مقالاتی را مرور کردهام. آنچه در کتب و مقالات درباره فعالیتهای جهادی آمده، اگر بخواهیم در یک آیه قرآن خلاصه کنیم، همان آیه ۵۴ سوره مبارکه مائده است. در سایه این آیه میتوان مولفههای اصلی فعالیت جهادی را استخراج کرد و سپس با اشاره به فرازهایی از سیره آیتالله رئیسی، توضیح داد.
پیش از ورود به آن آیه، توضیحی کوتاه درباره آیهای که در ابتدای سخن خواندم عرض میکنم: خداوند متعال میفرماید مؤمنان دو دستهاند؛ هر دو نیکو هستند، زیرا «کُلًّا وعد الله الحسنی». چه آنان که روحیه جهادی دارند و چه آنان که ندارند، هر دو در دایره ایمان قرار میگیرند. اما قرآن کریم میفرماید: فضل الله المجاهدین علی القاعدین أجراً عظیماً؛ تفاوت اهل جهاد با قاعدین بسیار بزرگ است. خداوند برای اهل جهاد درجاتی قرار داده، مغفرت و رحمت خویش را شامل حال آنان میکند.
پس قدر خودتان را بدانید اگر حقیقتاً جهادی هستید؛ که هستید. البته جهادی بودن نیز مراتبی دارد. انشاءالله هرچه بیشتر در این ویژگی فاخر رشد کنید و به مراتب بالاتر دست یابید.
آیه ۵۴ سوره مبارکه مائده، در وصف کسانی است که قرار است پرچم دین را برافراشته نگاه دارند. خداوند متعال میفرماید: مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ…
خطاب به مسلمانان معاصر رسول خداست که اگر شما عقبنشینی کنید و پرچم را زمین بگذارید، خداوند قومی دیگر را جایگزین شما خواهد کرد. در این آیه شریفه چند ویژگی برای آن قوم بیان شده است. آنچه در مقالات و کتابها درباره مدیریت جهادی آمده، بهخوبی در همین چند ویژگی قابل تبیین و دستهبندی است.
ویژگی نخست: یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ؛ آنان عاشق خدا هستند و خدا نیز آنان را دوست دارد. این اساس هرگونه فعالیت جهادی است. کسی که دلداده خدا نباشد، نمیتواند جهادگر موفقی باشد. اگر ارتباط با خدا ضعیف شود، انگیزههای مادی جایگزین میگردد و چنین فردی نهایتاً به روزمرگی و کار حداقلی برای رفع تکلیف بسنده میکند. استقبال از کارهای سخت تنها از کسی برمیآید که رابطهاش با خداوند محکم باشد.
شهید آیتالله رئیسی در این زمینه حقیقتاً برجسته بود. ارتباط معنوی، توسل و تضرع ایشان زبانزد بود. تیم همراه ایشان غالباً اهل قرائت قرآن، مداحی و دعا بودند و فضای نماز جماعت ایشان حالوهوای خاصی داشت. در ایام محرم یا سفرها، پس از نماز، مداحی مختصر برگزار میشد و ایشان بهشدت متأثر میشدند و گریه میکردند. ارتباط ایشان با اهلبیت علیهمالسلام بسیار قوی بود.
نماز شبهای ایشان نیز معروف بود. برخی در زمان حیاتشان میگفتند رئیسجمهور لازم نیست نماز شب بخواند، باید کار کند. اما حقیقت این است که آن حال معنوی شرط اصلی موفقیت در کار است، نه مانع آن. رئیسجمهوری که اهل نماز شب و اشک و توسل نباشد، نمیتواند کار برجستهای انجام دهد.
به یاد دارم در یکی از سفرهای ایشان به قم، تنها ده روز پیش از شهادتشان، برنامههای فشردهای داشتند؛ از صبح تا نیمهشب جلسات بیوقفه. با وجود خستگی فراوان، همان شب برای تهجد و نماز شب برخاستند و به حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها رفتند. این نشان میدهد که حتی در اوج فعالیتهای سنگین، ارتباط معنوی ایشان قطع نمیشد. در مشهد نیز هرگاه حضور داشتند، سحرها در بالاسر حرم امام رضا علیهالسلام مشغول عبادت بودند. اگر کسی ایشان را آنجا نمیدید، میفهمید که در مشهد نیستند. این توفیق توسل و تضرع، بهراستی رکن اصلی کار جهادی ایشان بود.
اهل قلم در حوزه مدیریت جهادی نیز تأکید کردهاند که درونمایه کار جهادی، روح عرفانی و معنوی انسان است. این همان چیزی است که قرآن میفرماید: یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ؛ آنان خدا را دوست دارند و خدا نیز آنان را دوست دارد. این محبت، محبت طرفینی است. وقتی کسی با خدا دست دوستی دهد، خداوند او را هدایت و حمایت ویژه میکند.
ویژگی دوم: أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ؛ آنان نسبت به مؤمنان دلسوز، متواضع و مهرباناند. مؤمنان یعنی کسانی که وجهه غالبشان ایمان است؛ نه صرفاً ثروتمندان، سیاستمداران یا هنرمندان. هرچند این گروهها نیز میتوانند در زمره مؤمنان باشند، اما معیار اصلی ایمان است. بنابراین، جهادگران باید نسبت به تودههای مردم مؤمن، دلداده و علاقمند باشند و در برابر دشمنان دین، عزت و اقتدار نشان دهند. آنچه مرحوم آیتالله رئیسی رحمهاللهعلیه به آن علاقه ویژه داشت، مردم و تودههای مردم بودند. سفرهای استانی ایشان دقیقاً برای همین هدف طراحی شده بود؛ پیدرپی و بیوقفه. پس از شهادت ایشان، دوستان نهاد ریاست جمهوری میگفتند: «دیگر پنجشنبه و جمعهها پیش خانوادههایتان بروید.» زیرا در دوران ایشان هیچ تعطیلی وجود نداشت؛ نه برای خودشان و نه برای مجموعه ریاست جمهوری. چرخ دولت با سرعت از استانی به استان دیگر در حرکت بود. کشوری پهناور برای به گردش درآمدن چرخهای اقتصادی در ابعاد گوناگون، نیازمند کار و تلاش فراوان است و با مدیریت معمولی نمیتوان آن را رشد داد. اما ایشان به عشق مردم و به خاطر علاقه به آنان چنین تلاشی میکرد. بارها این جمله را تکرار میفرمودند: «مردم ولینعمت ما هستند.»
شادترین حالات ایشان زمانی بود که در میان مردم محروم مناطق دوردست و روستایی قرار میگرفت. بهجتی در وجودشان دیده میشد که گویی خداوند حیاتی دوباره به ایشان بخشیده است. برعکس، در برخی نشستهای رسمی با افراد خاص، گاه مکدر میشدند؛ اما در میان مردم، نشاط و آرامش مییافتند.
به یاد دارم در سفری به زنجان، از مرکز استان به منطقهای روستایی رفتیم. جاده آسفالت نداشت و باران زمین را گلآلود کرده بود. ایشان با همان شرایط وارد مسجد شدند و مردم گردشان آمدند. محافظان تلاش میکردند ایشان را برای برنامههای بعدی ببرند، اما فرمودند: «بگذارید مردم اذیت نشوند. بگذارید عکس بگیرند.» این همان معنای أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ است؛ برای مردم، برای تودههای مردم عاشقانه کار کردن.
کار برای مردم خستگی را از ایشان میبرد. سفری از تبریز به تهران داشتیم؛ پرواز نیمهشب رسید. صبح روز بعد، خبر آمد که ایشان در آبادان حضور یافتهاند تا از حادثه فروریختن ساختمان متروپل بازدید کنند. پرسیدم: مگر ایشان به خانه نرفتند؟ گفتند: تنها اندکی استراحت کردند و ساعت پنج صبح دوباره به فرودگاه رفتند. ایشان میدانستند حضور یک مسئول عالیرتبه در میدان، سایر مدیران محلی را به کار وادار میکند. مدیریت از پشت میز کافی نیست؛ باید در میدان بود.
ایشان جلسات «حل مسئله» داشتند. در استانها مدیران را گردهم میآوردند و مشکلات را یکبهیک بررسی و همانجا تصمیمگیری میکردند. این همان مدیریت میدانی است. حضور در میدان، حرکت جهشی، یافتن راههای میانبر، کار بیوقفه و خستگیناپذیر، همه در سیره ایشان مشهود بود. پنجشنبه و جمعه برای ایشان معنایی نداشت. حتی پس از سفرهای طولانی، وزرا را فردا صبح ساعت شش به دفتر فرا میخواندند.
ایشان انگیزه و امید را به اطرافیان تزریق میکردند. به جای القای یأس و ناامیدی، همواره مردم را امیدوار میساختند. بارها میفرمودند: «مشکلات زیاد است، اما نباید مردم را نگران کنیم. وظیفه ما حل مشکلات است، نه ایجاد نگرانی».
از دیگر ویژگیهای ایشان، ریسکپذیری معقول بود. رشد اقتصادی هشت درصد را هدف قرار داده بودند و برای رسیدن به آن اقدامات جدی انجام دادند. نتیجه آن شد که پس از یک دهه رکود، رشد اقتصادی کشور به حدود پنج درصد رسید و در برخی بخشها تا هفده یا هجده درصد افزایش یافت. این ثمره کار جهادی بود.
ایشان همچنین به نیروی جوان اعتماد ویژه داشتند. میانگین سن استانداران در دولت ایشان حدود چهل سال بود و بسیاری از مدیران دهه شصتی بودند؛ توانمند و کارآمد. این اعتماد به جوانان، ریشه در همان أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ داشت؛ یعنی دلسوزی برای مردم و تودهها، نه تکیه بر رفقای حزبی.
سیره ایشان یادآور سیره امیرالمؤمنین علیهالسلام بود؛ همانگونه که برای یتیمان و آوارگان دل میسوزاندند. آیتالله رئیسی نیز در سال تحویل، به جای حضور در مراسم رسمی، به آسایشگاه سربازان رفت و لحظه تحویل سال را با آنان که دور از وطن بودند سپری کرد. یا در جمع یتیمان، با عشق خاصی مینشست. حتی زمانی که برای ایشان پشتی گذاشته بودند، برداشت و گفت: «اینها که پشتی ندارند، من هم مثل آنها». اگر انسان أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ باشد، دیگر تودههای مردم در اقشار و گروههای مختلف برایش عزیز میشوند. فرمایش حضرت آقا که برادران منتشر کردند، برای بنده نیز بسیار ارزشمند و موعظهای نیکو بود؛ اینکه مبادا خود را تافته جدا بافته بدانیم. باید در فعالیتهای جهادی حضور یابیم تا احساس نکنیم کسی برتر از دیگران هستیم. وقتی انسان به میان مردم میرود، میلیونها بنده خدا را میبیند؛ بسیاری از آنان شاید از ما مقربتر و محبوبتر باشند. زندگی آنان تأثیر عمیقی بر سبک و سیاق زندگی انسان میگذارد.
ویژگی سوم: أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ؛ استواری و صلابت در برابر دشمنان دین و مردم است. حضرت آقا نیز فرمودند یکی از مهمترین ارکان مدیریت جهادی، پس از جد و جهد، ایستادگی در برابر دشمن است. کار جهادی، دشمن را ناراحت میکند. رسیدگی به محرومان، کاهش فاصله طبقاتی و حل مشکلات نیازمندان، قطعاً خاری در چشم دشمنان است.
شهید بزرگوار آیتالله رئیسی در برابر دشمن صلابتی داشت که هرگز از یادها محو نمیشود. در نخستین مصاحبهشان، وقتی پرسیدند آیا با رئیسجمهور آمریکا دیدار خواهید کرد، تنها یک کلمه فرمودند: «خیر.» همین صلابت بسیار مهم بود. یا در گفتوگوی تلفنی با رئیسجمهور فرانسه، وقتی تهدیدی شنیدند، با صدای بلند فرمودند: «من نماینده ملت ایرانم؛ تو ملت ایران را نشناختی؛ حق نداری مرا تهدید کنی.» این نوع سخن گفتن با رئیسجمهور یک کشور غربی بسیار ارزشمند است. برخی در چنین موقعیتها دست و پای خود را گم میکنند، اما ایشان با اقتدار سخن گفتند.
سخنرانی ایشان در سازمان ملل نیز نمونهای روشن از این صلابت بود؛ یک بار قرآن کریم را بر دست گرفتند و بار دیگر تصویر شهید سلیمانی را. هر دو حرکت، خاری در چشم استکبار جهانی بود. این صلابت، علاوه بر تأثیر در عرصه بینالملل، در داخل کشور نیز موجب موفقیت بیشتر میشود. تجربه نشان داده است هر دولتی که با اقتدار در برابر دشمن ایستاده، برکات بیشتری نصیب کشور شده است.
ویژگی چهارم: یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَهَ لَائِمٍ؛ پایداری در مسیر حق بدون بیم از نکوهش بدخواهان یا انتقادات سطحی است. به نظر میرسد این عبارت، تفسیر یا عطف عام بر خاص نسبت به ویژگیهای پیشین باشد. کسی که دلداده خداست، در برابر مؤمنان خاضع و در برابر کفار با صلابت است، چنین انسانی اهل جهاد میشود و از هیچ سرزنشی نمیهراسد. مدیر جهادی بر ارزشهای والا و مبانی مستحکم تکیه دارد و به خاطر قدرت ایمان، ذرهای در مسیر خود تردید نمیکند. این همان فضل الهی است که خداوند به هر کس بخواهد عطا میکند و باید قدردان آن بود.
عرض من تمام. اکنون که در مشهد و در کنار تربت ملکوتی حضرت علی بن موسیالرضا علیهالسلام هستید، یاد کنید از خادم ایشان، شهید آیتالله رئیسی. ایشان کار خود را در روز میلاد امام رضا آغاز کرد و در همان روز نیز به شهادت رسید و در جوار مرقد مطهر امام هشتم به خاک سپرده شد. هشتمین رئیسجمهور ایران در کنار هشتمین امام آرام گرفت. انشاءالله اگر به حرم مشرف شدید، فاتحهای برای ایشان بخوانید و دعا کنید که روحیه جهادی در همه ما گسترش یابد.
از همه مهمانان عزیز که از راه دور و نزدیک آمدند، عذرخواهی میکنم. از جناب آقای مدنی و آقای علیخانی و همه عزیزانی که با روحیه جهادی این اردو را برگزار کردند، تشکر میکنم. امیدوارم این روحیه برای دنیا و آخرت همه ما بهترین برکات را به همراه داشته باشد.
هدیه نثار قلب مقدس امام راحل، شهدای انقلاب اسلامی، شهید آیتالله رئیسی و ارواح طیبه ائمه معصومین علیهمالسلام، بهویژه حضرت زهرا سلاماللهعلیها، اجماعاً صلواتی ختم بفرمایید


